Saturday, August 19, 2006

18

مرد معتزل‌، هوسِ خود را طالب‌مي‌باشد، و به‌ هر حكمت‌ صحيح‌ مجادله‌ مي‌كند. 2 احمق‌ از فطانت‌ مسرور نمي‌شود، مگر تا آنكه‌ عقل‌ خود را ظاهر سازد. 3 هنگامي‌ كه‌ شرير مي‌آيد، حقارت‌ هم‌ مي‌آيد، و با اهانت‌، خجالت‌ مي‌رسد. 4 سخنان‌ دهان‌ انسان‌ آب‌ عميق‌ است‌، و چشمه‌ حكمت‌، نهر جاري‌ است‌. 5 طرفداري‌ شريران‌ براي‌ منحرف‌ ساختن‌ داوريِ عادلان‌ نيكو نيست‌. 6 لبهاي‌ احمق‌ به‌ منازعه‌ داخل‌ مي‌شود، و دهانش‌ براي‌ ضربها صدا مي‌زند. 7 دهان‌ احمق‌ هلاكت‌ وي‌ است‌، و لبهايش‌ براي‌ جان‌ خودش‌ دام‌ است‌. 8 سخنان‌ نمّام‌ مثل‌ لقمه‌هاي‌ شيرين‌ است‌، و به‌ عمق‌ شكم‌ فرو مي‌رود. 9 او نيز كه‌ در كار خود اهمال‌ مي‌كند، برادر هلاك‌كننده‌ است‌. 10 اسم‌ خداوند برج‌ حصين‌ است‌ كه‌ مرد عادل‌ در آن‌ مي‌دود و ايمن‌ مي‌باشد. 11 توانگري‌ شخص‌ دولتمند شهر محكم‌ او است‌، و در تصوّر وي‌ مثل‌ حصار بلند است‌. 12 پيش‌ از شكستگي‌، دل‌ انسان‌ متكبّر مي‌گردد، و تواضع‌ مقدّمه‌ عزّت‌ است‌. 13 هر كه‌ سخني‌ را قبل‌ از شنيدنش‌ جواب‌ دهد براي‌ وي‌ حماقت‌ و عار مي‌باشد. 14 روح‌ انسان‌ بيماري‌ او را متحمّل‌ مي‌شود، اما روح‌ شكسته‌ را كيست‌ كه‌ متحمّل‌ آن‌ بشود. 15 دل‌ مرد فهيم‌ معرفت‌ را تحصيل‌ مي‌كند، و گوش‌ حكيمان‌ معرفت‌ را مي‌طلبد. 16 هديه‌ شخص‌، از برايش‌ وسعت‌ پيدا مي‌كند و او را به‌ حضور بزرگان‌ مي‌رساند. 17 هر كه‌ در دعوي‌ خود اوّل‌ آيد صادق‌ مي‌نمايد، اما حريفش‌ مي‌آيد و او را مي‌آزمايد. 18 قرعه‌ نزاعها را ساكت‌ مي‌نمايد و زورآوران‌ را از هم‌ جدا مي‌كند. 19 برادر رنجيده‌ از شهر قوي‌ سختتر است‌، و منازعت‌ با او مثل‌ پشت‌بندهاي‌ قصر است‌. 20 دل‌ آدمي‌ از ميوه‌ دهانش‌ پر مي‌شود و از محصول‌ لبهايش‌، سير مي‌گردد. 21 موت‌ و حيات‌ در قدرت‌ زبان‌ است‌، و آناني‌ كه‌ آن‌ را دوست‌ مي‌دارند ميوه‌اش‌ را خواهند خورد. 22 هر كه‌ زوجه‌اي‌ يابد چيز نيكو يافته‌ است‌، و رضامندي‌ خداوند را تحصيل‌ كرده‌ است‌. 23 مرد فقير به‌ تضرّع‌ تكلّم‌ مي‌كند، اما شخص‌ دولتمند به‌ سختي‌ جواب‌ مي‌دهد. 24 كسي‌ كه‌ دوستان‌ بسيار دارد خويشتن‌ را هلاك‌ مي‌كند، اما دوستي‌ هست‌ كه‌ از برادر چسبنده‌تر مي‌باشد

No comments: